سکوت

مهربانم

با تو عهدی میبندم نا گسستنی

فراموش نشدنی

و ماندگار

قلبم را به تو هدیه میدهم

به تو که سرتا پای وجودت را ذره ذره دوست می دارم

به تو که روحت را

سرشتت را

عصاره وجودت را میپرستم

و به آن عمیقا عشق میورزم

ای عزیز ستودنی

مهربان ماندنی

نازنین خواستنی

بدان و آگاه باش که من

تو را هیچگاه

هیچ کجا

هیچ لحظه ای

فراموش نخواهم کرد

ولحظه ای از تو غافل نخواهم شد

مطمئن باش

تمام احساسات زیبای من عاقلانه و عاشقانه تقدیم تو مهربانم باد

+نوشته شده در دو شنبه 20 تير 1390برچسب:,ساعت17:8توسط ستاره | |

برای رسیدن به تو
پا پیش گذاشتم
خودم را قسمت كردم
تو را سهم  تمام رویاهایم كردم
انصاف نبود
تو كه میدانستی با چه اشتیاقی
خودم را قسمت  میكنم
پس چرا
زودتر از تكه تكه شدنم
جوابم نكردی
برای خداحافظی
خیلی  دیر بود
خیلی دیر ....

+نوشته شده در شنبه 18 تير 1390برچسب:,ساعت18:53توسط ستاره | |

آدم هـا می آینـد
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد ...
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ
تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه
آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ
تـو
چنـان تـه نـشیـن می شـود
کـه تـــو می میـری
در حالـی کـه زنــده ای ...

+نوشته شده در سه شنبه 14 تير 1390برچسب:,ساعت8:41توسط ستاره | |

ببخش منو که باعث عذاب وجدانت شدم

ببخش منو که بچگی کردم و خواهانت شدم

ببخش که التماس من می لرزونه دل تو رو

ببخش که میخوام بدونم هر لحظه ای حال تو رو

تو رو خدا ببخش اگه غرورم و جا می ذارم

وقتی که اسم تو میاد رو همه چی پا میذارم

عزیز من ببخش اگه فراموشت نمی کنم

ببخش که تو خیالمم حتی بوست نمی کنم

ببخش که نیمه های شب فاصله رو داد میزنم

ببخش که توی خوابمم اسمت و فریاد میزنم

ببخش که دست من هنوز لایق دستات نشده

راستی بدون که قلب من دلخور از حرفات نشده

+نوشته شده در جمعه 10 تير 1390برچسب:,ساعت8:43توسط ستاره | |

صدایت كردم

عاشقانه صدایت كردم

هر شب  هر روز

در جمع در خلوت

در كنار دریا

در دشت پهناور

در بیابان

در درونم

هر جا و همه جا

تو را طلب كردم

صدایت كردم

صدایت كردم

كه بیابم خود را

كه بدانم خود را

زیرا تو بودی

تو همیشه هستی

اما من............

غریب تنها

ناشناخته

دردمند

نیازمند

ای مهربانم

ای یاری دهنده ام

ای پشت و پناهم

دوستت دارم

دوستت دارم

مرا بسوی خود فرا خوان

مرا لحظه ای از خود دور نساز

زیرا توان دور بودن از تو را ندارم

 

+نوشته شده در سه شنبه 7 تير 1390برچسب:,ساعت9:32توسط ستاره | |

برای گذشتن از تو باید از خودم بگذرم.

برای گذشتن از خودم

باید از زندگی بگذرم.

وبرای گذشتن از زندگی

باید از دلم بگذرم.

پس دلم را بمن باز گردان

تا از تو بگذرم.

+نوشته شده در یک شنبه 5 تير 1390برچسب:,ساعت16:53توسط ستاره | |

صدایت میزنم...
از یک عمق زلال آبی...از دورترین نشانه بودن...از زادگاه کوچکترین
ذره با اولین نفس حیات با حباب های روشن وجود صدایت میزنم...
من تورا یک دریا عاشقم...
از اعماق زمین ...از آنجاییکه زیر یک انبوه سنگین پنهان است...
از خانه جوانه هااز زادگاه خاکی عشق...از میان یک حجم سبز بیقرار...
ازابتدای راه رویش...با صدای پای شکفتن
صدایت میزنم...
با یک لبخند صمیمی... با یک نگاه عاشق... با یک نبض هستی از
گرمترین نشانه بودن صدایت میزنم
من تو را یک زمین می ستایم...

دوستت دارم

+نوشته شده در پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:,ساعت15:28توسط ستاره | |